رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

مــــــــــــــــــــــلوس

عشق مامانشه

1391/4/18 16:32
نویسنده : Maryam
296 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 13 تیر

عجب مزه ای داد این خواب ظهر بعد از مدتها. یادش به خیر زمان نوزادیت همین جوری بغلت می کردم و می خوابیدیم. یعنی یه پاییز و یه زمستون و یه بهار گذشت و دوباره تابستون شده؟! وای خدا زود نگذره این روزها. مامانی امروز خیلی خوشحاله ملوس. از دیروز دوباره با اشتها غذا می خوری مامان ذوق می کنه، اسهالتم دیگه کاملا خوب شده. عاشق اینی که با ما بشینی سر میز و غذاتو با دست برداری و بریزی و بپاشی و یه کمش رو هم بخوری. چقدر کار خوبی کرد بابایی سینی صندلی غذاتو آورد برات.

قربونت برم که هرجا میرم دنبالم میای؛ مامان طاقت یه لحظه دوریتم نداره جوجه اردک من. می شینی یه جایی که منو ببینی و واسه خودت بازی می کنی. امروز که داشتم ظرفها رو می شستم نیم ساعت وسط آشپزخونه داشتی با یه سطل ماست و یه قاشق چوبی بازی می کردی. یه کم هم با ماشین لباسشویی ور رفتی و اومدی چسبیدی به پای من که بغلت کنم.

آخه روز به روز داری شیرین تر می شی عشق کوچولوی من. از بیرون که میام، خودتو می اندازی تو بغلم، دیوونه ام می کنی. می ذارمت رو تخت می خوام پوشکت رو ببندم فرار می کنی می خندی. بهت می گم بیا می خوام ببندمت میای جلو با اون دستهای کوچولوت می زنی رو پوشک ادای منو در میاری. امروز واسه مامان بای بای کردی می خواستم درسته بخورمت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ملی مامان میکاییل
27 شهریور 91 21:03
الهی قربونش بشم من عزیزممممممممممممم میکاییل تا من می رم آشپزخونه میاد پامو میگیره خیلی خوبه که خودش تنهایی بازی می کنه