رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

مــــــــــــــــــــــلوس

یکساله شدن عشقم

1391/7/11 11:12
نویسنده : Maryam
360 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه 25 شهریور

همه تلاشم این بود تا این یک سالی که با همیم دنیای قشنگت رو با عشق برات بسازم. با خنده هات خندیدم و با گریه هات غم تو دلم نشست. همه آرامشت وقتی بود که در کنارت بودم و غصه هات وقتی که نبودم، یا بودم و غرق در افکار خودم که دومی همیشه برات سخت تر می گذشت. بارها تصمیم به کار یا ادامه تحصیل گرفتم ولی بودن در کنار تو رو به همه پیشرفتهای دنیا ترجیح دادم. شدی همه زندگیم و من قشنگترین احساس دنیا رو تجربه کردم.

بچه داری یکی از بیشترین چیزهاییه که من تا حالا توش اختلاف نظر دیدم. همیشه برام جالب بوده که هرکاری هم که بکنی بازم توش انتقاد هست. برای من هشت ماه اول زندگیت با تمام سختی هاش یادآور یه حس قشنگه. احساس می کنم خیلی مقاوم بودم. از خودم راضی بودم. الان یه مدته از همه طرف داره بهم فشار میاد. معمولا حالم خوب نیست. خسته و کلافه ام. نزدیک چهار ماهه که بریدم. به خاطر این که وقتی می دیدم تو خوشحالی انرژی می گرفتم. وقتی دهن کوچولوت رو موقع غذا باز می کردی بهم انگیزه اینو می دادی که بیشتر غذاهایی رو که دوست داری برات درست کنم. وقتی به دکترت شکایت می کردم که روزها خیلی کم می خوابی بهم می گفت این بچه همه چیش عالیه با این سطح هوشیاری معلومه که خوابش کم میشه. حاضر بودم هر سختی ای رو به خاطر تو تحمل کنم. چه دلتنگی هایی که تو نطفه خفه کردم تا تو دل کوچولوت آب از آب تکون نخوره و خوشحال از اینکه به اندازه کافی مامان خوبی هستم. می خوام بدونی که تمام تلاشم رو حتی خیلی بیشتر از توانم برای آرامشت به کار گرفتم و بهترین ها رو برای تو خواستم و تحت هر شرایطی بهت افتخار می کنم.

تولدت مبارک فرشته نازم با اون هشت تا دندون کوچولو و موهای فرفریت که تا حالا خودم دوبار کوتاهشون کردم. با اون بوسهای خوشگلت و چسبیدن های دو دستیت، با اون نفسهای با خنده ات که نشونه خواستن چیزیه یا با اخم و نق که یعنی نمی خوام. با اون نگاه های گیرات موقع شیر خوردن و خنده های شیطنت آمیزت وقتی که کنارتم. چه بغضی داشتم امشب از حضورت که بی خبر از همه جا روی میز نشسته بودی. لیاقت بودن در کنار تو بیشترین خواسته ایه که از این دنیای لعنتی دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

ملی مامان میکاییل
27 شهریور 91 1:09
صد ساله بشی عزیزه دلم
تو یه مادر کافی هستی بخودت اطمینان داشته باش


مرسی دوستم تو خیلی خوبی
دایی علی
27 شهریور 91 12:50
سلام خوبید من دلم میخواد با شما تبادل لینک کنم اگه مایل هستی وبلاگ سیندرلای منو با نامه پریچهر گلها بلینکید و به وبلاگ ما بیاید وبا کامنت به من بگید تا منم بلینکمتون ممونوم بای
ملی مامان میکاییل
1 مهر 91 22:17
مریمم کجایی ؟

همین جام عزیزم
مامان کیانمهر
6 مهر 91 19:42

تولدت مبارک.
منم دلم لک زده بود ببینمت.
مامان مریم، قوی باش... تو می تونی.

مرسی عزیزم، پسر گلت رو ببوس